مناسبات سازمانی
دوران کودکی ما، رمضان یه فرصت به حساب میومد. گذشته از بعد مذهبی، رمضان یکی از مناسباتی بود که میدونستیم میشه اقوام رو تقریبا هر شب پای سفره افطار ملاقات کنیم، پس برای با هم شاد بودن برنامه ریزی میکردیم.
اما امروز مناسبات تبدیل به رخداد شدن. اتفاقهایی که بدون داشتن قاعده یا وابستگی خاصی صرفا حادث میشن و میگذرن. رخدادها میگذرن در حالیکه نه خیلی براشون برنامهریزی میکنیم و نه دنبال نتیجهایی هستیم.
این رویکرد در همه ابعاد زندگی ما نشر پیدا کرده. سازمانها، فضاهای کاری، محیط دوستانه و حتی خانواده کمتر مثل گذشته شاهد مناسبتها هستن.
مناسبات نیاز به طراحی، راهبری و برنامهریزی دارن. این کار رو قبلا بزرگان خاندان بخوبی انجام میدادن. حالا رهبران سازمانها میتونن اینکارو انجام بدن. اگه شما رهبر یک سازمان، تیم، گروه یا جریان خاص هستید، بهتره به فکر طراحی و ترویج مناسبات جمعی برای مجموعه تحت رهبریتون باشید.
چراغ قرمز
اغلب رانندهها الگوی فکری مشترکی دارن. در حرکت بودن بهتر از توقفه.
شما هم تجربه کردید، اغلب رانندههای تاکسی ترجیح میدن برن یه مسیر خیلی طولانیتر و گاهی هم پرخطرتر رو دور بزنن اما پشت چراغ قرمز نایستند.
من به دلیل استفاده فراوان از تاکسی اغلب مقایسه میکنم، چراغ نهایتا ۲ دقیقه قرمزه اما مسیر جایگزین بیش از دو دقیقه طول می کشه، استهلاک بیشتری نسبت به توقف داره، سوخت بیشتری مصرف میشه، هیچ تضمینی هم نیست که با ترافیک کمتری مواجه باشیم، اما با این حال ما همچنان از مسیر جایگزین رضایت بیشتری داریم چون در حرکت بودیم.
اگه در مورد همین موضوع ساده «در حرکت بودن» تا این حد ما رو فریب میده، در مورد کسب و کارهامون چطوره؟
بعد از اینکه دستتون رو بالا میارید ...
اعلام آمادگی کنید.
درست مثل اولین باری که توی مدرسه یا یه مراسم خانوادگی دستتون رو بالا بردید و داوطلب انجام یه کاری شدید، همچنان با همون اشتیاق اعلام آمادگی کنید. کار داوطلبانه بجز تقویت پروفایل کاری برای سلامت جسمی هم مفیده. برای شما نشاط و حس مفید بودن به همراه میاره.
هرچند داوطلب شدن بخش آسون ماجراست (و بعدش متعهد بودن به قولها و تعهدات کار سختیه) اما این راهیه که میتونید باهاش منجر به ساخته شدن یا به حرکت در اومدن یه چیزی بشید.
همیشه فرصت واقعی ساختن و محقق کردن آرزوها فراهم نیست، اما بعد از اینکه دستتون رو بالا میارید احساس میکنید بخش مهمی از اونها در حال محقق شدن هستن.
وقتی باید بری
آرسن ونگر ۲۲ سال مربی آرسنال بود و امسال بالاخره از این تیم جدا شد.
شاید ونگر با آرسنال به نسبت ۲۲ سال خیلی افتخارات زیادی رو کسب نکرد، اما این تیم رو به یکی از بازیکن سازترین تیمهای جزیره تبدیل کرد. اگه ارزش قابل توجهی داشته باشی میتونی سالها پابرجا باشی حتی اگه خیلی هم قهرمان نشی.
اما حتی اگه آرسن ونگر باشی، وقتی فصل تغییر میرسه و تغییر نکنی همه چیز برعلیهات میشه و اگه نتونی خودت رو با این تغییرات سازگار کنی باید بری.
یک شکست تا مردن
ریاضیات خیلی جالبه، شما میتونید تا هر جا و هر زمان که دلتون میخواد توی حل کردن شکست بخورید و بازم همینطور به کارتون ادامه بدید. اما فقط یه بار موفق شدن کافیه تا تبدیل به یه نابغه معروف بشید.
اگه شما همه روزتون رو مشغول انجام دادن کارهایی هستید که باعث میشن شکست نخورید، هیچ وقت هم فرصتی برای پیروز شدن در اختیارتون قرار نمیگیره.
اما ما همچنان یه جوری طراحی میکنیم، ارتباط میگیریم، برنامه میریزیم، سرمایه میگذاریم که انگار فقط یه شکست تا مردن و تمام شدن فاصله داریم.