این سئو (SEO) اونقدرها هم که فکر می کنید پیچیده نیست
یکی از مسائلی که این روزها من خیلی باهاش برخورد میکنم بزرگنمایی موضوع سئو (SEO) توسط شرکتها یا گروههای فعال در این زمینه است. من نمیخوام در مورد خوب یا بد بودن این موضوع صحبت کنم بلکه قصد دارم بگم سئو اون عصای موسایی که همه فکر میکنن نیست. لازم نیست برای فهمیدنش دست به دامن جادوگری بشید و یا گوش به جملاتی شبیه اجی مجی بدید:
ببنید ما باید سانسکرال! وبسایت شما رو کرانچوایز! کنیم. شما نمیدونید که این موضوع چقدر ضروریه. اصلا الان همه سایتهای رقیبتون سانسکرالشون رو کرانچوایز کردن که موفق شدن.
خب طبیعتا مشتری با شنیدن این جمله و کلماتی که در اون استفاده شده، به خاطر نوعی احساس حماقت که بهش دست میده حاضره هر کاری بکنه که حکایت پادشاه و لباس نامرئی براش پیش نیاد.
وقتش رسیده که حقیقت رو بگیم
اینکه سئو اینقدرها هم پیچیده نیست. بلکه در واقع فهمیدنش خیلی خیلی هم راحته. بله میدونم که «بهینهسازی برای موتورهای جستجو» کار پیچیدهایی به نظر میرسه. کلا هرچیزی که تو عنوانش «بهینهسازی» باشه کار سختی به نظر میرسه، درسته؟
خب من میگم نه! گوگل خودش پیچیده است. مسلما باید دکترای کامپیوتر داشته باشید تا متوجه الگوریتم پیچیدش بشید. اما شما برای درک سئو به این سطح از ادراک نیاز ندارید (ما گوگل رو مثال میزنیم، چون اکثریت موتورهای جستجو دنباله روی اون هستن).
البته شاید روزهای اولی که سئو بوجود اومد پیچیده بود، اما این روزها با وجود الگوریتمهای جدید گوگل مسئله خیلی سادهتر شده. تا حدی که با بلد بودن ریاضیات پایه هم میشه درکش کرد. موضوع همش همینه که کلیدواژههای مناسب + لینکهای بیشتر=سئوی خوب!
بعبارتی هرچی الگوریتمها پیچیدهتر میشن، موضوع سئو سادهتر میشه و چیزهای کمتری برای فهمیدن وجود خواهد داشت.
چیزی رو به گوگل بدید که دوست داره
این هم کار خیلی سختی نیست. وقتی به این فکر میکنیم که الگوریتمهای گوگل هر روز در حال پیچیدهتر شدن هستن، به این نتیجه میرسیم که در تلاش هستن تا کیفیت نتایج جستجو را بالاتر ببرن. این کار هم با نشون دادن نتایجی انجام میشه که با جستجوی کاربر ارتباط بیشتری دارن. فهمیدن همین موضوع یعنی فهمیدن سئو.
الان دارید به نوشتن یه مطلب تو وبلاگتون فکر میکنید که پره از کلیدواژههای مربوط به کسب و کارتون؟ این کار رو نکنید! چون اصلا به این نمیگن یه محتوای خوب و هیچ کس هم دنبال چنین محتوایی نمیگرده.
دارید فکر میکنید که از ۱۰۰ تا وبلاگ نویس بخوایید تا به وبلاگتون لینک بدن؟ این کار رو هم نکنید! چون اگه اونها محتوای خوبی تولید نکرده باشن، این کارشون هیچ نفعی به حال هیچ کس نداره.
آیا به این فکر میکنید که چون فروشنده مبلمان هستید عنوان همه صفحات رو به «مبل | مبلمان | خریدمبل» تغییر بدید؟ این کار رو هم نکنید! چون این نه رویکرد خوبی در برخورد با محتواست و نه مناسب همه صفحاته.
کار خوب اینه که «مبلمان» رو تو عنوان صفحهایی قرار بدید که توش یک سری محتوای خوب برای افرادی هست که دنبال مبل میگردن.
و اما مبانی سئو
این دو کار رو انجام بدید چون اینا دو تا از مبانی سئو هستن که احتمالا به این زودیها تغییر نمیکنن.
- محتواهای خوبی تولید کنید که کاملا مرتبط با مخاطبانتون باشن.
- محتواها رو با مخاطبان و کسانی که به اونها اعتماد دارن به اشتراک بگذارید.
روی این دو موضوع سرمایه گذاری کنید و بعد از مدتی میبینید که برای خودتون یه استراتژی سئو دارید که تا مدتهای طولانی کار میکنه. البته این چیزی که من گفتم مثال «خیر» در مقابل «شر» نبود. این فقط یه تاکتیکه که به شما کمک میکنه خیلی نگران آپدیتهای الگوریتمی توی موتورهای جستجو نباشید.
حالا ممکنه بگید: «بله، البته، حرف زدن در مورد این دوتا ساده است. ولی حالا اصلا «محتوای خوب» یعنی چی؟ مخاطبان ما چه افرادی هستن و از کجا بدونیم چه چیزی به اونها مرتبط میشه؟ محتواها رو کجا و چطور به اشتراک بگذاریم و این کسانی که مورد اعتماد مخاطبان هستن چه افرادی هستن؟»
خب من گفتم سئو فهمیدنش ساده است، نه اینکه انجام دادنش. بنابراین هنوز هم لازمه از یه متخصص کمک بگیرید. مثلا یه استراتژیست محتوا میتونه به شما کمک زیادی بکنه. فقط یادتون باشه اجازه ندهید که سانسکرال وبسایت شما رو کرانچوایز کنن ;)
در این مورد نظری دارید؟
شبکههای اجتماعی جای بهتری هستن.