توصیه هایی برای کاربران سیستم های مدیریت محتوا
مقدمه
هرچند که سیستم های مدیریت محتوا امکان انتشار مطالب رو برای کاربران ساده می کنند، اما هیچ ضمانتی برای کیفیت مطالب منتشر شده به ما نمی دن. در این مقاله سعی داریم نکاتی رو برای تولید محتوا بررسی کنیم. به طور خاص به این موضوع می پردازیم که چطور بنویسیم و آیا چیزی که تولید می شه برای ویجت ها قابل دسترس هست یا خیر.
وب نویسی
نوشتن محتوا های وبی یک مهارت خاصه و می تونه یک سری از مشخصات شخصیتی رو هم به اشتراک بگذاره. دو تا خصیصه هست که می تونه در وب نویسی بسیار حائز اهمیت باشه.
اول فهمیدن اینکه بسیاری از مردم یک درک سرد و غیر شخصی از کامپیتور دارن این یعنی اونها به تکنولوژی به چشم یه دشمن نگاه می کنن، بنابر این یه کپی نویس باید در خصوص چیزی که کپی می کنه دقت کافی رو داشته باشه تا مطمئن بشه که متنش آهنگ زننده ایی نداشته باشه.
دوم فهمیدن اینکه بسیاری از مردم محتوا ها رو در تمامیتی که باید نمی خونن و بیشتر به دنبال یک سرفصل و یا لینکی هستند که به هدف اونها نزدیک تر باشه.
در ادامه ما این دو چالش رو عمیق تر بررسی می کنیم و چند راهکار ممکن رو پیشنهاد می دیم.
فرم نوشتن
یک محتوای خوب باید بتونه به اندازه کافی گیرا و قابل دسترس باشه. به عبارت دیگه باید بتونه از پس سوء ظن های ذاتی مخاطبان در خصوص تکنولوژی بربیاد. همچنین لازمه آزمایش بشه که برای طیف وسیعی از مخاطبان (تا جایی که امکان بررسی هست)، به همون شکلی که نوشته شده قابل درکه.
درگیر شدن با مخاطب
کامپیوتر ها فوق العاده خصمانه (خشن و بدون لطافت) هستند. دلیلش هم اینه که امکان انتقال لطافت های انسانی رو ندارند. من جمله می شه به مواردی مثل حرکت های بدنی (Body language) و یا تون و آهنگ صدا اشاره کرد.
خوب نتیجش می شه این که اکثر مردم در مقابل کامپیوتر خیلی رغبتی نشون نمی دن. اما، تکنیک هایی وجود داره که می تونن به حل این مشکل کمک کنن. این تکنیک ها رو اینطور توضیح میدیم :
استفاده از یک آهنگ شخصی
با مطمئن شدن از اینکه یک محتوا دوستانه، غیر رسمی و خودمونیه میتونید قسمت زیادی از فقدان ذاتی شخصیت در کامپیوتر رو خنثی کنید. حتی در سایت های خیلی رسمی هم بهتره یک سری عناصر غیر رسمی باشن تا ادراک پیش فرض مخاطب رو تعدیل بدن.
همونطور که حرف می زنید بنویسید
اگر در نوشتن اسناد رسمی تجربه های دارید ممکنه براتون یه کم سخت باشه که غیر رسمی بنویسید. هرچند برای این موضوع در کل راهکار دیگه ایی نیست اما، اگه همونطور که حرف می زنید بنویسید، می تونید احساس غیر رسمی بیشتری تولید و در نهایت فهم بیشتری ایجاد کنید.
مواظب باشید صمیمی نشید
یکی از مشکلاتی که در غیر رسمی نوشتن ممکنه پیش بیاد صمیمیت غیر قابل کنترلیه که ممکنه منجر به بی ادبانه شدن نوشته شما بشه. اینجا هم اگه همونطوری که حرف می زنید بنویسید می تونه کمک زیادی بکنه. فقط از خودتون بپرسید و تصور کنید که اگر رو در رو بودید چطور صحبت می کردید.
محتوا رو واضع و روشن طراحی کنید
همونطور که راهنمای W3C در خصوص قابلیت دسترسی می گه :
به عبارت دیگه، مطمئن بشید که مخاطبان شما می تونن چیزی رو که نوشتید بفهمن.
خیلی از مردم در خصوص چیزی که مخاطب هاشون متوجه می شن پیش فرض هایی دارن. برای همین باید در انتخاب موضوعات و تیتر ها دقت زیادی کرد. بعضی از این پیش فرض ها عبارتند از:
اصطلاحات
یکی از دام های متداول که ما ممکنه گرفتارش بشیم استفاده از اصطلاحات و مخفف ها در محتوای وب سایته. اینجا فرض میکنیم که مخاطب در مورد این اصطلاحات اطلاع کافی داره و این یک فرض غلطه.
شما نباید هیچ وقت فرض بگیرید که مخاطب همه اصطلاحات رو می دونه. به عنوان مثال اصطلاحات زیادی در همین صنعت وب وجود داره که ممکن نیست یک نفر همه اون ها رو بدونه. گذشته از این ممکنه مخاطب شما تازه به جمع مخاطبان اومده باشه و با زبان خاص شما آشنایی نداشته باشه.
وقتی از یک محتوای کپی شده استفاده می کنید، مطمئن بشید تا جایی که ممکنه از اصطلاحات استفاده نشده باشه و جایی هم که امکانش نیست حتما با یک توضیح همراه باشه. در قسمت “قابلیت دسترسی” در خصوص اصطلاحات و مخفف ها بیشتر صحبت می کنیم.
سطح سواد
اینکه بعضی از روزنامه ها مثل نیازمندی ها فروش خیلی خوبی دارن دلیل داره. دلیلش هم اینه که به سطح سواد پایینی نیاز دارن. حدود 40 تا 60 درصد از جمعیت مخاطب شما سطح سواد پایینی دارن. بنابر این باید توجه خاصی به نیاز اونها در خواندن بشه.
حتی وقتی می خوایید برای مخاطبای تحصیل کرده بنویسید، نمی تونید در خصوص توانایی خواندن اونها پیش فرضی داشته باشید. خیلی از مردم از نقص توجه و یا نارساخوانی رنج می برند و این می تونه اونها رو در پردازش چیزی که نوشتید دچار اختلال کنه.
در ادامه توصیه هایی خواهیم داشت که در افزایش گیرایی محتوای شما موثر هستند:
- تلفظ ساده- خیلی از افرادی که سطح سواد پایینی دارن با خوندن جملات طولانی که از کلمات مرکب تشکیل شدن مشکل دارن. مخصوصا اینکه تلفظ اون کلمات مشکل هم باشه.
- ثابت قدم باشید- بعضی از نسخه های کپی که از زبان دیگه ایی گرفته شدن به اندازه کافی محترمانه نیستند. سعی کنید از واژه ها به شکل سازگار در سراسر سایت استفاده کنید. به عنوان مثال در یک پاراگراف یک اصطلاح رو با یک ترجمه و در پاراگراف دیگه با ترجمه دیگه به کار نبرید.
- عددی بنویسید- به جای “هزار و سیصد و نود و یک” از 1391 استفاده کنید تا هم جمله کوتاه تر بشه و هم قابلیت مرور (در ادامه توضیح می دم) بدست بیارید.
- از دستور های واضح استفاده کنید- اگه قراره کاربر یک کار خاص رو انجام بده (به عنوان مثال کلیک کردن روی یه دکمه) خیلی شفاف بهش توضیح بدید و انتظار نداشته باشید خودش این موضوع رو متوجه بشه.
- استفاده از تصاویر- اینکه بگیم “یه عکس به اندازه 100 تا کلمه حرف می زنه” در مورد مخاطبان کم سواد خیلی درسته. اگر یه تصویر می تونه در درک محتوا کمکی بکنه، در استفاده از اون تردید نکنید.
هرچند توصیه های بالا عمدتا در مورد مخاطبان کم سواد بودن اما در کل برای تمام مخاطبان دیگه هم کاربرد دارن. ساده بودن برای فهم یک مطلب باعث افزایش سرعت هضم مسئله و در نهایت قابلیت مرور می شه.
به محتوا قابلیت مرور بدید
این یه واقعیت تلخه که بیشتر کاربران محتوای شما رو به طور کامل و با دقت نمی خونن. اما هرچی زودتر این واقعیت رو بپذیرید، زدوتر می تونید سازگار کردن محتوا با ساختار های مخاطب رو شروع کنید.
قابلیت مرور یعنی به کاربر این امکان رو بدیم که خیلی سریع اطلاعات کلی از محتوا بدست بیاره و برای این کار چند تا تکنیک وجود داره :
پیش نویسی
دو راه متعارف برای پیش نویسی وجود داره. اول اینکه یه خلاصه از محتوا رو درست همون ابتدا قرار بدید. این باعث می شه که کاربر خیلی زود متوجه بشه که آیا محتوای این صفحه براش کاربردی داره یا خیر. دوم اینکه برای هر پاراگراف یه خلاصه قبل از خودش بزارید که البته نیازمند اینه که پاراگراف ها یه اشاره گر منحصربفرد (مثل پاراگراف 2.2) برای خودشون داشته باشن.
کوتاه بنویسید
Steve Krug که یکی از متخصصین این موضوعه در کتابی با عنوان “Don’t Make Me Think!: A Common Sense Approach to Web Usability” به کپی نویس ها پیشنهاد می کنه که محتوا رو به نصف خلاصه کنید و دوباره همین کارو انجام بدید. البته انجام این کار غیر ممکن به نظر می رسه اما اغلب خیلی ساده تر از چیزیه که به نظر میاد. مثلا با حذف جملات تکراری، صحبت های تبلیغاتی و تعارفات (جملاتی مثل “به وب سایت من خوش آمدید”) می تونید حجم قابل توجهی از متن رو کاهش بدید.
پاراگراف ها رو کوتاه کنید
نه تنها باید همه محتوا کوتاه باشه، بلکه باید پاراگراف ها هم به طور خاص کوتاه باشن. هر پاراگراف باید تنها در مورد یه موضوع باشه تا بتونه قابلیت مرور و فهم بهتری به کاربر بده.
جملات رو کوتاه نگه دارید
یکی از چیز هایی که در پایین ترین سطح باید رعایت کنید اینه که جملات تا حدی که ممکنه کوتاه باشن. این مورد هم می تونه قابلیت فهم بیشتر به کاربر بده و هم پرچانگی رو از محتوا حذف کنه.
محتوا رو بشکنید
به همون شکلی که محتوا رو در پاراگراف ها و جملات کوتاه می شکنید می تونید در مورد هر پاراگراف این سوال ها رو از خودتون بپرسید :
- می تونم برای این قطعه یه عنوان یا زیر عنوان انتخاب کنم ؟
- آیا این پاراگراف می تونه به یه لیست کوتاه (مثل همین لیست) خلاصه بشه ؟
- آیا هیچ واژه کلیدی تو این پاراگراف هست که لازم باشه مخاطب بهش توجه مستقیم داشته باشه ؟
اگه جواب سوالتون به مورد آخری “بله” باشه، شاید لازم بشه یه کادر محاوره ایی بسازید. این تکنیکیه که مجلات برای “گرفتار کردن کاربر” ازش استفاده می کنن. اونها معمولا یه خط کلیدی از متن رو برجسته می کنن (معمولا تو یه کادر مجزا) تا خواننده رو به خوندن بقیه ماجرا تشویق کنن. همین تکنیک می تونه توی وب سایت برای جلب توجه مخاطب به سمت موضوعی که احتمالا جستجو کرده استفاده بشه.
بعضی از سیستم های مدیریت محتوا (مثل مدیریت محتوای گژک که توسط شرکت کاسیت تولید و وب سایت ما هم با همین برنامه طراحی شده) یه همچین امکاناتی رو در اختیار شما قرار می دن.
قابلیت دسترسی
زمانی که در خصوص نوشتن یه محتوای واضح و روشن صحبت می کردیم اشاره هایی هم به قابلیت دسترسی داشتیم. قابلیت دسترسی معمولا چیزیه که برای کپی کن ها اهمیت بیشتری باید داشته باشه.
وقتی از سیستم های مدیریت محتوا استفاده می کنید، معمولا خیلی اتفاق میفته که متنی رو از جایی کپی و به سیستم انتقال میدید تا توی سایت نمایش داده بشه. این شما رو ملزم می کنه که نشانه گذاری های (markup) محتوا رو اصلاح کنید.
اهمیت نشانه گذاری
نشانه گذاری واقعا چیه ؟ نشانه گذاری روشی هست که بوسیله اون شما به مرورگر می فهمونید چیزی که باید نمایش بده چیه. نشانه گذاری ها معمولا به زبان HTML نوشته می شن.
بنابراین وقتی می خواید به مرورگر بفهمونید که یه متنی باید به شکل عنوان نمایش داده بشه باید از چیزی شبیه این استفاده کنید:
<pre class="brush: plain; fontsize: 100; first-line: 1; "><h1>این یک متن عنوان است</h1>
و یا یک پاراگراف باید به شکل زیر نشانه گذاری بشه:
<pre class="brush: plain; fontsize: 100; first-line: 1; "><p>این یک پاراگراف است</p>
البته یکی از جذابیت های سیستم های مدیریت محتوا اینه که لازم نیست چیزی در مورد HTML بدونید و خود سیستم کار نشانه گذاری روانجام می ده.
با یک نگاه تاریخی در واقع باید بگیم که سیستم های مدیریت محتوا نمی دونن شما چه جور محتوایی رو ایجاد می کنید، بلکه فقط این امکان رو فراهم می کنن که بتونید به محتوا شکل و حالت بدید. بنابر این به جای اینکه با نشانه گذاری به سیستم بفهمونید که این یک تیتره، به سادگی اون رو بزرگ، بر جسته و یا تغییر رنگ می دید.
البته بعضی از سیستم های مدیریت محتوای مدرن، مثل مدیریت محتوای گژک که از اون نام بردیم، از شما می پرسند که می خوایید چه جور محتوایی رو ایجاد کنید و بعد خودشون بجای شما نشانه گذاری های HTML رو انجام می دن.
کاری که کاربران سیستم های مدیریت محتوا انجام می دن باز کردن یه لیست کشویی از استایل هاست (حالتهای رنگ و شکل). یه چیزی شبیه به زمانی که دارید با مجموعه آفیس و نرم افزار Word کار می کنید. شما به سادگی یه قطعه از متن رو انتخاب و بعد براش یه استایل که بتونه حالتش رو بهتر توصیف کنه انتخاب می کنید.
نشانه گذاری محتوا به این روش مزایای زیادی رو به همراه داره که شامل موارد زیر می شن:
- توانایی طراحی یک استایل خاص برای کل وب سایت، به جای طراحی هر صفحه
- توانایی تغییر استایل بر اساس اینکه محتوا از طریق چه ابزاری داره دیده می شه (به عنوان مثال استایل خاص موبایل)
خلاصه اینکه یه محتوا که به صورت صحیح نشانه گذاری شده باشه قابلیت جذب مخاطبان بیشتری رو داره و خیلی راحت تر سازگاری پیدا میکنه.
متن های جایگرین
نشانه گذاری خوب تنها راه افزایش قابلیت دسترسی نیست. یه راه دیگه اینه که برای اون دسته از عنصر هایی (Element) که کاربر ممکنه نتونه بهشون دسترسی داشته باشه متن های جایگزین قرار بدیم.
یکی از مثال های رایج استفاده از تصاویر در صفحه است. دلایل زیادی ممکنه باعث بشه که مخاطب شما نتونه تصاویر رو ببینه. ممکنه به دلیل استفاده از موبایل و یا یک اختلال در سیستم نمایش تصاویر باشه. اما در هر حال هرچه که علت باشه، اضافه کردن متن های جایگرین که تصویر رو توضیح بدن راه حل این مسئله است.
متن های جایگرین رو فقط کسانی می بینند که قادر به دیدن تصاویر نیستن، بنابر این به طراحی شما آسیبی نمی زنن. روش اضافه کردن متن جایگزین ممکنه در سیستم های مدیریت محتوای مختلف متفاوت باشه. اما در مورد گژک زمانی که یه تصویر رو اضافه می کنید گزینه ایی هم برای مشخص کرد متن جایگزین هست و حتی در صورتی که متنی انتخاب نکرده باشید یه هشدار از سیستم دریافت می کنید. علت اینه که طراحان گژک به مسائلی که باعث افزایش قابلیت دسترسی می شن آگاه هستن.
یه اشتباه رایج که در مورد متن های جایگزین می شه اینه که اغلب اونها رو به جای عنوان تصویر قرار میدن. به عنوان مثال عنوان تصویری که متعلق به “امیر امرایی” همکار منه می تونه این باشه : “امیر امروز در حال کار روی پروژه جدید خودشه” اما متن جایگزین فقط باید عکس رو توضیح بده و نه بیشتر. به عنوان مثال “عکس امیر امرایی - متخصص الکترونیک” یه متن جایگزین مناسبه.
در نهایت خالی از لطف نیست که بگیم متن های جایگرین فقط مناسب تصاویر نیستند و باید به تمام عناصر بصری مثل فلش (Flash)، ویدئو و حتی فایل های صوتی اعمال بشن.
لینک های معنی دار
یکی از اشتباهات رایج دیگه به لینک های متنی بر می گرده. مثل زمانی که قرار بین دو صفحه لینکی ایجاد کنیم و اغلب کاربران سیستم های مدیریت محتوا این کار رو با یه متن با عنوان “کلیک کنید” یا “بیشتر بخوانید” انجام می دن. این کار به دو دلیل اشتباهه :
اولا، کاربرانی که از طریق صفحه خوان ها به محتوا دسترسی دارن غالبا تمام لینک های موجود در صفحه رو به صورت یه لیست دارن. خوب اینجا قرار گرفتن یه لینک با عنوان “کلیک کنید” هیچ مفهومی برای این کاربران نداره چون نمی دونن به چه چیزی ممکنه لینک داده شده باشه.
دوما، خیلی از مخاطبان صفحه رو با لینک ها مرور می کنن. اونها به نوشته های قبل و یا بعد از لینک توجهی نمی کنن، در نتیجه این لینک برای اونها هم مثل صفحه خوان ها هیچ معنایی نداره.
مشکل به این شکل حل می شه که مطمئن بشیم همه لینک ها از نظر معنایی مستقل هستند. مثلا به جای “کلیک کنید” باید بنویسیم “برای خوندن خبر ها کلیک کنید”.
سرنام ها، مخفف ها و اصطلاحات
چند خط بالاتر در خصوص اینکه از مخفف ها و اصطلاحات نباید استفاده بشه صحبت کردیم. اما یه مواردی هستن که اجتناب ناپذیره.
در موارد این چنینی تصمیمات شما خیلی به امکانات سیستم مدیریت محتوا محدوده. متاسفانه خیلی از این سیستم ها هیچ راهکار و یا ابزاری برای حل این مشکل ندارن. بنابر این شما فقط یه راه دارید و اونم اینه که توضیح رو داخل یه پرانتز بنویسید.
اما بعضی از CMS های مدرن مثل گژک امکاناتی رو فراهم می کنن که بتونید توضیحات یک مخفف یا اصطلاح رو بنویسید. شما برای اصطلاح یه استایل انتخاب می کنید و توضیحاتش بدون اینکه در دنباله جمله شما اختلال ایجاد کنه به نمایش در میاد.
شکل های مختلفی برای نمایش وجود داره اما رایج همینه که اصطلاح یا مخفف با یک خط زیر نقطه ایی مشخص می شه و وقتی که موس رو روش نگه می داریم یه علامت سوال کنارش ظاهر می شه و توضیحات مربوط به مخفف رو می بینیم.
استفاده صحیح از جدول ها
طراحی وب سایت در چند سال اخیر دست خوش تغییرات زیادی شد. به عنوان نمونه همین سیستم های مدیریت محتوا یکی از بزرگترین تغییرات بودند. یکی از مهمترین تغییرات جایگزینی ساختار جدولی (Table-based) بود که با طراحی بدون جدول (Tableless) جایگزین شد.
ساختار جدولی یه تکنیک بود که در اون برای تعیین موقعیت های مختلف در محتوا، از جدول استفاده می شد. این قابلیت جدول ها می تونه باعث بروز مشکلات قابل توجهی روی سیستم های قدیمی و موبایل بشه. در هیچ حالتی استفاده از جداول را به این منظور توصیه نمی کنیم. بجاش می تونید از نشانه گذاری های توصیفی یا همون بدون جدول استفاده کنید.
اما وقتی در مورد استفاده نکردن از جدول حرف می زنیم خیلی از ما ها ممکنه بپرسیم پس اصلا چرا جدول وجود داره و کجا باید استفاده بشه ؟ جواب خیلی سادست، و ما می گیم جایی که به جدول نیازه. وقتی قراره اطلاعات به صورت سطر و ستونی نمایش داده بشه (مثل برنامه اکسل) و اصلا جدول برای همین ساخته شده.
کار با تصاویر
هرچند در قسمت متن های جایگزین در خصوص تصاویر صحبت کرده بودیم، اما موضوعات دیگه ایی هم در خصوص قابلیت دسترسی و تصاویر وجود داره که لازمه در موردشون با اطلاع باشید:
پویا نمایی (Animation)
پویا نمایی ها یکی از عناصری هستن که می تونن در جای خودشون تبدیل به مشکل بشن. بنابراین پیشنهاد می کنیم تا جایی که ممکنه از اونها استفاده نکنید، مگه این بتونن محتوا رو به شکلی که لازمه بهتر توضیح بدن.
علت اینکه استفاده از انیمیشن ها رو مشکل زا می دونیم اینه که حالت چشمک زن اونها اغلب باعث ایجاد اختلالات شناختی می شه. اونها می تونن باعث انحراف بشن و درک محتوا سخت تر بشه.
اگه قراره حتما از یه انیمیشن استفاده بشه، پیشنهاد می کنیم :
- به کاربر این امکان رو بدید که اون انیمیشن رو غیر فعال کنه
- انمیشین خیلی سریع نباشه که انحراف کمتری ایجاد بشه
رنگ ها
در نهایت، لازم به ذکره که بدونید درصد قابل توجهی از کاربران شما از شکلی از کوررنگی رنج می برند. برای مثال از هر 10 مورد 1 نفر از آقایون کور رنگه. علاوه بر اون این امکان وجود داره که بعضی از مخاطبان شما از طریق مانیتور های سیاه و سفید موبایل به وب سایت شما دسترسی پیدا کنن. به همین دلیل تصاویر نباید برای توصیف محتوا به رنگ متکی باشن و بهتره از یک شفافیت کافی و مناسب بین پس زمینه و پیش زمینه برخوردار باشن.
راهنمای W3C در خصوص قابلیت دسترسی در این مورد صحبت کرده :
اطلاعات بیشتر
امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشه. البته بدیهیه که ما فقط تونستیم به موارد خیلی محدودی بپردازیم و موضوعات زیادی وجود داشت که در این یک مطلب نمی گنجید. با این حال در فرصت های آینده احتمالا سعی می کنیم موارد بیشتری رو هم مطرح کنیم.
اگر به اطلاعات بیشتری نیاز داشتید در ارتباط با من (امیدامرایی نویسنده این مطلب) تردید نکنید. می تونید ایمیل های خودتون رو به آدرس omid@amraei.com بفرستید و مطمئنا من در اولین فرصت بهشون پاسخ می دم.
مثل همیشه منتظر نظرات شما هستیم.
در این مورد نظری دارید؟
شبکههای اجتماعی جای بهتری هستن.