قیمت گذاری وب سایت ها بر اساس نفر/ساعت
توی این مدتی که من در دنیای وب و نرم افزار مشغول به کار بودم متوجه شدم که هنوز خیلی از پروژهها با مبنای درستی قیمتگذاری نمیشن. یعنی روند اینطوریه که کارفرما از طراح یا برنامه نویس میخواد که یه کاری رو براش انجام بده، طراح یا برنامه نویس هم بر اساس شرایط اون روز خودش و گاهی هم با نگاه به وضعیت مشتری یه قیمتی رو تعیین میکنه.
اما آیا واقعا این مدل قیمتگذاری استاندارده؟ چطور باید اینطور کارها رو قیمتگذاری کنیم؟
از مدل قیمتگذاری نفر/ساعت استفاده کنید
این مدل قیمتگذاری هنوز توی کشور ما یه کم غریبه است. یعنی اکثرا متخصصین عادت دارن یه قیمت خیلی کلی رو بدون در نظر گرفتن ساعت کار روی اون به مشتری بدن. البته خودشون فکر میکنن که زمان رو در نظر گرفتن، اما در واقع اینطور نیست.
یکی از دلایل عدم تمایل به قیمتگذاری براساس ساعت کارکرد، اینه که کمی پیچیده و مبهم به نظر میرسه. اما در واقع اونقدرها هم پیچیده نیست. کل ماجرا اینه که طراح یا برنامه نویس باید مبلغی رو که در ازای هر ساعت کارش میگیره مشخص کنه. در نهایت قیمت کل پروژه بر اساس ساعت کارکرد مشخص میشه.
فرض کنید شما در ازای هر ساعت کارکرد خودتون ۱۰ هزار تومان در نظر گرفتید. حالا اگر پروژه ایی ۱۰۰ ساعت کار ببره، مبلغ نهایی این پروژه میشه ۱۰۰×۱۰ هزار تومان که مساوی ۱ میلیون تومان هست.
اگه در نهایت ارزشش رو نداشت چی؟
این سوالیه که همه میپرسن: اگه پروژه اونطوری که من فکر میکردم نبود و در نهایت ارزشش رو نداشت چی؟
اول اینکه من فکر میکنم این اشکال به مهارت شما توی زمان بندی بر میگرده. خیلی از متخصصینی که از این مدل فرار میکنن به این دلیله که نمیتونن زمان اجرای پروژه رو محاسبه کنن. اگه شما با تجربه باشید، که باید بتونید زمان اجرا رو با خطای کمتر از ۱۰ درصد تخمین بزنید. اگه هم با تجربه نیستید باید مدتی کار کنید تا تجربه بدست بیارید. طبیعتا هزینه تجربه کردن شما به عهده خودتونه.
در هر حالت قیمت هر ساعت کار شما ثابت و مشخصه و فقط این زمان انجام کاره که تغییر میکنه.
دوم اینکه پیچیده تر بودن پروژه روی زمان کار شما تاثیر میزاره نه قیمت هر ساعت. اگه پروژه ایی پیچیده تر از اونی بود که فکر میکردید، پس بجای ۱۰ ساعت باید ۲۰ ساعت روش کار کنید. در نتیجه همه پیچیدگیها و اتفاقات غیر منتظره رو توی ساعت کار روی پروژه پوشش میدید. در هر حالت قیمت هر ساعت کار شما ثابت و مشخصه و فقط این زمان انجام کاره که تغییر میکنه.
مزایای استفاده از این مدل چیه؟
استفاده از مدل قیمتگذاری بر اساس نفر/ساعت چند تا مزیت داره:
یاد میگیرید چطور زمانبندی کنید
اولین و مهمترین مزیتی که این مدل داره اینه که چون همیشه باید به ساعت کار روی پروژه توجه داشته باشید، یاد میگیرد که چطور زمان بندی کنید. یا اگه زمان بندی رو بلدید بهتون کمک میکنه که هر روز زمان بندیهای دقیق تری داشته باشید. من یه زمان بندی با خطای کمتر از +−۱۰٪ رو مطلوب میدونم. وقتی پروژه ایی رو ۱۰۰ ساعت زمان بندی کردید، اگر ۹۰ ساعت یا ۱۱۰ ساعت طول کشید، یعنی شما توی زمان بندی خیلی خوب عمل کردید.
کلاس کاری خودتون رو میفهمید
یکی از بدترین اتفاقاتی که ممکنه برای یه متخصص بیفته اینه که ندونه کارش بر اساس مهارت فعلیش چقدر میارزه. خیلی از ما اگه الان ازمون بخوان که روی هرساعت کارمون یه قیمت بزاریم، شاید باید چند دقیقه ایی فکر کنیم و تازه یه عدد خیلی تقریبی و اتفاقی به زبون بیاریم. اغلب مواقع هم این قیمت یا خیلی بالاتر یا خیلی پایین تر از قیمت واقعی کارمونه.
اتفاقی خوبی که توی این مدل قیمتگذاری برای شما میافته اینه که متوجه ارزش کارتون میشید. این بهتون کمک میکنه تا خودتون رو با واقعیتی که توی کیفیت کارتون وجود داره متعادل کنید. چون اگه کیفیت کارتون در حد مهارتتون نباشه (چه بالاتر چه پایین تر)، کار کردنتون دشوار میشه.
یاد میگیرید چطور با بازار منطبق بشید
وقتی قیمتگذاری پروژههاتون بر اساس نرخ هر ساعت باشه، بجای اینکه برای بقا توی بازار کیفیت کارتون رو بالا پایین کنید، یاد میگیرد که برای هر پروژه به طول متداول چقدر باید زمان بزاریید. این باعث میشه قبل از اینکه به مشتری قیمتی بدید، زمان لازم برای کار روی پروژه و میزان توجه به جزییات رو مد نظر داشته باشید.
اینطوری این شما هستید که با قیمت مشتری منطبق میشید و شانستون برای ربودن دل مشتری بیشتر میشه. طبیعتا اگه مشتری فقط ۱ میلیون تومان بودجه در نظر گرفته باشه، شما بازم میتونید کارش رو انجام بدید، اما این بار زمان کمتری روی جزییات وقت بگذارید.
معایب این مدل چیه؟
خب از مزایا گفتیم بزارید از معایب هم بگیم. من هیچ عیب خاصی توی این مدل ندیدم. جز اینکه بعضی از مشتریان شما خیلی دوست ندارن قیمت رو با ذکر ارزش هر ساعت بگید. راه حلش اینه که شما به اونها یه مبلغ و زمان کلی رو اعلام کنید، اما در نهایت خودتون همین روش رو در نظر داشته باشید.
در این مورد نظری دارید؟
شبکههای اجتماعی جای بهتری هستن.