وب سایت و کسب و کار، چی در خدمت چیه؟
حدودا ۱۲ ساله که من توی دنیای وب در حال فعالیت هستم. توی این مدت سوالات مختلفی ازم پرسیده شده. اما یکی از اونهایی که به نظر خودم جوابش از همه مهمتره این بوده که: به نظر شما مهمترین چالش دنیای طراحیوب چیه؟ توی این مطلب قصد دارم در مورد این موضوع و چیزی که خودم فکر میکنم بنویسم.
ضعف تعامل بین طراح و مالک وبسایت
من فکر میکنم اگر بخوام فقط یه دلیل برای شکست خوردن وبسایتها بیارم اونم اینه که بین طراح و مالک (که همون مدیران کسبوکار هستن) تعامل مناسبی وجود نداره. بخشی از این مشکل به دلیل اشکال توی مدل ارتباط این دو هست.
متاسفانه هنوز روش طراحیوبسایت خیلی تفاوتی با خرید گوجهفرنگی نداره. یعنی مدیر کسبوکار به این فکر میافته که یه وبسایت برای بیزینس خودش طراحی کنه. پیشنهادات یه شرکت طراحیوب رو میبینه، اگه براش جالب بود کار رو واگذار میکنه، بعد از اتمام کار وبسایت رو تحویل و میگیره و هرکس میره پی کار خودش.
طراح و مالکان وبسایت باید به فکر یه ارتباط ادامهدار باشن.
مدیران کسبوکارها باید قبل از اینکه شروع به واگذاری کار برای طراحیوبسایت کنن، به این نکته توجه داشته باشن که ارتباطشون به طراحی یه قالب گرافیکی و نصب یه CMS محدود نشه. یعنی ارتباطشون رو قطع نکنن و به فکر یه رابطه ادامه دار باشن.
طراحان از دخالت مدیران توی طرح ناراضی هستن
یکی از چیزایی که من خیلی زیاد میبینم شکایت طراح از این موضوعه که بعد از اظهار نظر مالک وبسایت، طرح دیگه کارایی و زیبایی خودش رو از دست داده. اما واقعا چرا این مشکل پیش میاد؟ چه کاری هست که ما انجام نمیدیم؟
وبسایت باید در خدمت کسبوکار باشه، نه کسبوکار در خدمت وبسایت!
موضوع اینه که اغلب طراح میشینه و بر اساس تصورات خودش طرحی رو میزنه که پره از المنتهای کلیشه ایی مثل درباره ما، ارتباط با ما، آخرین اخبار و امثالهم بدون توجه به اینکه اصلا این کسبوکار میتونه محتوای لازم رو برای این بخشها تامین کنه یا خیر.
این روندیه که من اسمش رو میزارم قالب کردن کسبوکار در وبسایت. یعنی حالا مدیران وبسایت باید هزینههایی رو انجام بدن تا نیازهای وبسایت رو برآورده کنن. درحالی که باید عکس این باشه.
راهکار: محتوا رو در اولویت همه مسائل قرار بدید
این کار تو مراحل اولیه خیلی سخت به نظر میرسه و علتش هم اینه که مدیران کسبوکارها تا حالا به صورت جدی روی محتوایی که میخوان در اختیار مخاطباشون قرار بدن فکر نکردن. طبیعتا همین شروع کار رو یه کم مشکل میکنه.
هنر یه طراح اینه که راه حلی برای عرضه محتواهای موجود پیدا کنه.
از طرف دیگه طراح باید به جای اینکه طرحی رو آماده کنه و بعد به دنبال محتواش باشه، اول محتواهای موجود رو بررسی کنه و بعد بره سراغ طرحی که مناسب اون محتوا باشه. به عبارتی هنر یه طراح اینه که راه حلی برای عرضه محتواهای موجود پیدا کنه.
اگه طراح و صاحبان وبسایتها هر دو تابع قانون « اول محتوا » باشن، هم راهشون برای رسیدن به موفقیت هموارتره، هم خیلی کم اتفاق میافته که طرح بعد از تحویل به مالک نیاز به تغییرات اساسی داشته باشه.
در این مورد نظری دارید؟
شبکههای اجتماعی جای بهتری هستن.