چرا طراحان تجربهکاربر حوصله شما رو سر میبرن؟
تقریبا همه کسب و کارهایی که من باهاشون کار میکنم توی نگاهشون به طراح تجربهکاربر یه نقطه مشترک دارن و اونم اینه که فکر میکنم طراحان تحربه کاربری خیلی حوصله سربر هستن. این موضوع دلایلی داره که من توی این مطلب بهشون اشاره میکنم.
یه تغییر بزرگ اتفاق میفته
وقتی پای تجربهکاربر به میون میاد، باید برای هر کاری تحقیق بشه تا شناخت مناسبی از خواستهها و رفتارهای کاربران پیدا کنیم.
همه سازمانها تا قبل از اینکه بخوان روی موضوع تجربهکاربر کار کنن تا حد زیادی خود محور هستن. بنار این بیشتر به اطلاعات سازمانی خودشون متکی هستن. پس اگه بخوان تصمیمی بگیرن، همون اطلاعات رو مبنا قرار میدن. اما وقتی پای تجربهکاربر به میون میاد، مسئله متفاوت میشه. از این به بعد برای هرکاری باید ساعتها تحقیق بشه تا شناخت مناسبی از خواستهها و رفتارهای کاربران پیدا کنیم.
معمولا در این شرایط مدیران سازمانها یه جور حس رقابت با کاربر پیدا میکنن. اغلب اونها میگن که چرا باید اینقدر به کاربر توجه بشه؟ ما خودمون میدونیم کاربر چی میخواد و در مواردی هم حق دارن. چون واقعا به واسطه تجربهشون شناختی بهتری نسبت به بعضی از خواستههای کاربران دارن.
اما دانستههای مدیران باعث نمیشه که طراحان تجربهکاربر تحقیقات خودشون رو متوقف کنن و همین باعث میشه که کار طراح یه جور دوباره کاری منزجر کننده به نظر برسه. برای همین من اکیدا به طراحان توصیه میکنم که حتما با مدیران و سهام داران مصاحبه کنید.
تفاوت بین طراحی وبسایت و طراحی تجربهکاربر
اصلا تعجب نکنید اگه بگم بیشتر کسانی که میخوان یه طراح تجربهکاربر استخدام کنن، در واقع فکر میکنن طراح تجربهکاربر همون طراح وبسایته. بنابر این وقتی کار رو شروع میکنن انتظار دارن همون روال همیشگی در طراحی وبسایت طی بشه.
تجربهکاربر با طرح سوالات اساسی شروع میشه که پاسخشون رو باید توی سیاستهای کلی اون کسب و کار پیدا کرد.
رایج اینه که مدیران به طراح وبسایت میگن ما چه امکاناتی رو روی وب سایتمون میخواییم. بعد طراح وبسایت میره و اون امکانات رو فقط پیادهسازی میکنه. توی این مدل خیلی کم اتفاق میفته که طراح توی کار نهایی اعمال نظر کنه و یا سوالی فراتر از موضوعات اصلی بپرسه.
اما طراح تجربهکاربر کارش صرفا با دونستن لیست امکانات وبسایت راه نمیافته. تجربهکاربر با طرح سوالات اساسی شروع میشه که پاسخشون رو باید توی سیاستهای کلی اون کسب و کار پیدا کرد.
اینجاست که طراحان تجربهکاربر به نفوذ بیشتری نیاز دارن و اغلب مدیران مقاومت میکنن.
تجربهکاربر نفوذ متفاوتی نیاز داره
برای مدیران کسب و کارها خیلی خوشایند نیست که طراحان وبسایت بخوان سر از کار سیاستهای اصلی و کسب و کاری اونها در بیارن. اما طراحی تجربهکاربر با طرح این سوال شروع میشه که شما قراره چه مشکلی رو حل کنید؟ این یعنی شما باید اساسی ترین علت وجود و پیدایش کسب و کارتون رو به طراح توضیح بدید.
نیاز به اطلاع از مسایل بنیادی کسب و کار اغلب باعث میشه که مالکان فکر کنن حریم و سیاستهای بیزینسشون داره شکسته میشه. بنابراین خیلی عادیه اگه بخوان در مقابل طراح تجربهکاربر مقاومت کنن و یا شاید حتی بگن که این مسایل به شما مربوط نیست.
اما واقعیت اینه که طراح تجربهکاربر نیومده تا یه وبسایت طراحی کنه. بلکه هدف اینه که به همین مسایل بنیادی کسب و کار بپردازه. مسایلی که در نهایت منجر به تجربهکاربر محصول یا خدمات شما میشن.
نتیجه گیری
خود طراحی تجربهکاربر به واقع کار حوصله سر بریه چون کلا تحقیق حوصله زیادی نیاز داره. اما غیر از این، هم مدیران کسب و کارها و هم طراحان تجربهکاربر باید توی نگاه و روششون در برخورد با موضوع تغییراتی ایجاد کنن.
از یه طرف طراحان تجربهکاربر باید مصاحبه با این مدیران رو جدی بگیرن و بدونن که صحبت کردن با مدیران میتونه گره گشای خیلی از مشکلات باشه. از طرف دیگه مدیران باید به طراحان تجربهکاربر قدرت نفوذ و اطلاعات بیشتری بدن. همینطور متوجه باشن که اگه قرار بود بازم همون پروسه قبلی طراحی وبسایت تکرار بشه، نیازی نبود یه طراح تجربهکاربر استخدام کنن.
در این مورد نظری دارید؟
شبکههای اجتماعی جای بهتری هستن.