چرا وب سایت شما یواش یواش دلسردتون میکنه
می خوایید یکی از بهترین صفحات مورد علاقه خودم توی دنیای وب رو بهتون نشون بدم؟صفحه رزرو هتل در وبسایت booking.com رو معرفی میکنم. یه صفحه که همه عناصر لازم برای رزرو راحت و ساده رو در اختیارتون قرار میده. باور کنید شوخی نمیکنم. بهتره یه نگاهی بهش بندازید.
این یکی از صفحات مورد علاقه من توی دنیای وب هست. اصلا قشنگ نیست، اما عالی کار میکنه.اون نظرات کاربران رو ببینید که درست روی عکس هتل هست. معلومه خیلی خوب فهمیدن که چی این روزها به مردم انگیزه میده. فهمیدن که ما بیشتر به نظرات آدمهای واقعی اهمیت میدیم، نه پیامهای تبلیغاتی.
یه هشدار گذاشتن تا شما بدونید که اتاقها دارن پر میشن. این باعث میشه سریعتر اقدام کنید. تازه موضوع وقتی فوری فوتیتر میشه که یه پاپآپ باز میشه و میگه یه نفر دیگه هم مثل شما داره از این صفحه بازدید میکنه. اونجاست که میگید نکنه اون قبل از من زودتر اقدام کنه.
توی این صفحه به صورت سیستماتیک به هر چیزی که ممکنه برای کاربر اهمیت داشته باشه پرداخته شده:
- آیا ممکنه جای دیگه قیمت مناسبتری داشته باشه؟
- اگه خواستم کنسل کنم چی؟
- آیا WiFi مجانی هم هست؟
- آیا کارکنان هتل میتونن به زبان من صحبت کنن؟
- آیا کارت اعتباری من اونجا قابل پذیرشه؟
اونا به جزییات دقیق و ظریفی از قبل فکر کردن. همه چیزایی که میشن «دلیلی برای انتخاب» توی این صفحه در اختیار کاربر قرار گرفتن. هر کدوم از المنتها وظیفه ایی به عهده گرفتن و تلاش شده بخوبی انجامش بدن. این صفحه اصلا زیبا نیست، اما بخوبی کار میکنه.
بعضی از صفحات وب لازمه تکامل پیدا کنن
حالا اینجا یه نکته کلیدی هست. امکان نداره که طراح یه روز بشینه فکر کنه و یه همچین چیزی طراحی کنه. وجود یه چنین صفحه کاربردی فقط به این خاطره که در طول زمان بر اساس رفتارهای واقعی کاربرانش تکامل پیدا کرده.
بعضی از صفحات رو نمیشه طراحی کرد، بلکه باید در طول زمان تکامل پیدا کنن.
در واقع booking.com داره در هر لحظه 100 بار وبسایت رو تست میکنه. اونها مدام دارن با بهینه کردن این صفحات تلاش میکنن تا هرصفحه حداکثر اثرگذاری رو داشته باشه. آیا شما میتونید توی سازمانتون یه همچین کاری انجام بدید؟
ممکنه کسب و کار شما هیچ وقت شانس این رو نداشته باشه که یه صفحه کاربردی مثل همین صفحه رزرو هتل در booking.com رو داشته باشه. علتش هم اینه که شما در مورد دنیای دیجیتال نگرش و رویکرد اشتباهی دارید.
طلسم بازطراحیهای دورهایی
کسب و کار شما با وبسایت مثل چیزی برخورد میکنه که طی دورههایی باید بازطراحی بشه. شما مثل پروژههای دیگه بهش نگاه میکنید. شما برنامه ریزی میکنید، میسازید و بعد فراموشش میکنید. شما بطور مداوم روش سرمایه گذاری نمیکنید.
شما برای بازطراحی به شکل نسبتا ندانم کارانه برنامه ریزی میکنید. شما هیچ اطلاعی ندارید که کاربرانتون ممکنه چه بازخوردی نسبت بهش داشته باشن. شما قبل از اینکه وبسایت بالا بیاد روش تست کاربردپذیری انجام نمیدید، بعدش هم که بالا اومد دیگه نمیشه، چون آنلاینه و کاربرا دارن ازش استفاده میکنن. یه سیستم آماری از وب گذر یا گوگل آنالیتیکس روش نصب کردید، هر روز هم داره با آمار و دادههای متعدد از رفتار کاربرانتون پر میشه، و نشون میده که کاربرانتون چطور دارن ازش استفاده میکنن، اما در نهایت شما هیچ توجهی به هیچ کدوم از اینها نمیکنید.
یه تیم طراحی وب اما زیر خط فقر
بله میدونم، دارید میگید ما یه تیم خوب طراحی وبسایت داریم و بطور منظم هم روی کارشون سرمایهگذاری میکنیم. اما مشکل اینه که تیم شما از نظر زمان و منابع زیر خط فقره. شما روی سرشون کلی کار برای انجام ریختید که همش هم مربوط به نوشتن کد و برنامه نویسیه. تنها کاری مهم دیگه ایی که اونها برای شما انجام میدن اینه که محتواها رو بروز کنن و یا تغییر بدن. هیچ وقتی هم ندارن که بشینن و دادههای وبسایت رو آنالیز و برای تکاملش برنامهریزی کنن.
فرهنگ غلط در آزمایش کردن
اما بدتر از همه اینها اینه که هیچ جایی برای آزمایش و اشتباه وجود نداره. وقتی یه پولی میدید تا یه شرکتی براتون سایت رو بازطراحی کنه، فکر می کنید ازش نتیجه خریدید. همین رویکرد در مورد تیم داخلیتون هم وجود داره که همیشه تحت فشار هستن. اما وب کلا با آزمون و خطا جلو میره. یعنی شما یه ایده ایی دارید، ارائهاش میکنید تا ببینید چی میشه.
طراحی یه وب سایت خوب به واسطه آزمون و خطای زیاد صورت میگیره. اما هنوز خیلی از کسب و کارها تحمل شکست رو ندارن.
اگه بدونید همین booking.com حتی در مورد کوچکترین قسمتهای کارشون تا حالا چندین ایده و طرح مختلف رو تست کردن حتما تعحب میکنید. هر تجربه موفقی که بدست آوردن، حاصل چندین و چند تجربه شکست خورده است.
ارزش ندادن به دنیای دیجیتال
الیته بخش مهمی از همه این مسایل به خاطر اینه که کسب و کارها به وبسایتشون خیلی اهمیت و ارزش نمیدن. booking.com میدونه که هر تغییر و بهینهسازی چطور میتونه منجر به فروش بیشتر میشه. خب اینا استثنا هستن. کمتر سازمانی اینطوری پیدا میشه که واقعا اینقدر برای بررسی کردن مسایل وقت بگذاره و خیلی از اونها حتی فکرش رو هم نمیکنن که این کار اصلا لازم باشه.
اونها میدونن که وبسایت دیگه یه موضوع ضروریه، اما بیشتر به این فکر میکنن که تا کی میتونن بدون اون دوام بیارن. البته یه روز همه سازمانها اینطوری میشن که وبسایتشون رو عین booking.com مدیریت کنن. اما الان سوال اینه که آیا سازمان شما تلاش میکنه که از اشتباهات اونها درس بگیره؟
در این مورد نظری دارید؟
شبکههای اجتماعی جای بهتری هستن.