چه چیز طراحی باید مهمتر باشه ؟

• حدودا 5 دقیقه • 962 کلمه

یک وقتی به دفتر یه گروه طراحی دکوراسیون داخلی دعوت شدم. همونطور که انتظار می ره خودم رو توی یه سالن مبله با تابلو های خیلی هیجان انگیز روی دیوار دیدم. اتاق پر بود از طرح و نوشته هایی که با آدم حرف می زدن.

بعد از چند دقیقه نشستن و انتظار کشیدن، نهایتا مدیر بازیابی و فروش اونها (یه خانوم خیلی مصمم و میان سال) اومد و به من گفت: “اینها همه خوب و عالی هستن، اما ما به یه طرحی نیاز داریم که ما رو شگفت زده کنه.”

خوشبختانه من انتظار این حرف رو داشتم. خیلی عادیه که مشتری ها همیشه دنبال یه چیز خارق العاده باشن و همیشه هم در تلاشن که بگن این چیز خارق العاده چیه. البته اینکه کسی یه چیز خیلی خارق العاده بخواد هیچ وقت منو نا امید نمی کنه اما این طرز فکر که طراحی فقط برای شگفت زده کردن مردمه واقعا نا امید کننده است.

چیزی که منو نا امید می کنه این طرز فکره که نقش طراحی فقط شگفت زده کردن مخاطب هاست.

اگه یه طراحی باعث شد که یه کم هیجان زده بشیم و یه نفس عمیق بکشیم، این یعنی دیگه وظیفش رو انجام داده ؟ من فکر نمی کنم اینطور باشه. هرچند که داشتن یک سری محرک های احساسی بخشی از وظیفه طراحی به حساب میاد، اما این در واقع کوچکترین وظیفشه.

طراحی وب سایت بازاریابی سنتی نیست

اشکال اینجاست که برداشت بیشتر مردم از وب، تحت تاثیر بازاریابی های سنتیه. روش های سنتی تبلیغات مثل بروشور، کمپین های تلویزیونی، ایمیل و غیره .. همه باید برای جلب توجه شما خودشون رو به آب و آتش بزنن. باید بیشتر داد بزنن. بیشتر رو در روی شما قرار بگیرن.

اما وب سایت یه رسانه سنتی نیست. مردم خودشون انتخاب می کنن که وارد یه وب سایت بشن. بنابر این لازم نیست سرشون داد بزنید که توجهشون رو جلب کنید. همین که دارن وب سایت شما رو می بینن یعنی می خوان که توجه داشته باشن. بله، باید این توجه رو نگه دارید، اما این یه موضوع متفاوته.

یادتون نره که مشتری های خوب اینترنتی، اغلب از دسته آدمهای زرنگ و باهوشیی هستن که دیگه به تکنیک های سنتی بازاریابی جواب نمی دن و نمی شه اونها رو تحت تاثیر گرافیک های جذاب قرار داد. اینها نسلی هستن که بنر ها رو نمی بینن و بیشتر به سمت خدمات مشتریان دقت دارن و یه گرافیک خوب نمی تونه ضعف خدمات رسانی به مشتریان رو پوشش بده.

یه گرافیک تجملی نمی تونه ضعف های مربوط به ارائه خدمات و ارتباطات رو بپوشونه.

این نکته خیلی مهمه که وب یه واسطه تعاملیه. کاربرا باید تو سایت پیمایش کنن و با رابط‌کاربر آشنا بشن. اونها مثل زمانی که دارن به تلویزیون یا یه متن چاپ شده نگاه می کنن منفعل (بدون فعالیت) نیستن. این باعث می شه که نقش طراحی در ارائه تسهیلات تعاملی پررنگ تر بشه.

خوب حالا این سوال پیش میاد که خانوم مدیر باید دنبال چه جور طراحی باشه ؟

نقش طراحی چی باید باشه ؟

به عنوان نقطه آغاز، ایشون باید بجای خیره کنندگی به دنبال این می بود که طرح کاربرا رو به خودش مشغول کنه. طرح باید انسانی، قابل هضم و باز می بود.

همچنین باید صادقانه باشه. من باید به این باور برسم که این طراحی خوب قرار نیست در مورد کیفیت محصولات اغراق کنه. در عوض اونها رو به شفاف و ساده ترین شکل ممکن معرفی می کنه. ماجرای بدبینی مشتریان به ادعاهای اغراق آمیز تاریخچه طولانی داره و ثابت شده که به واقعیت های ساده بهتر پاسخ می دن.

ماجرای بدبینی مشتریان به ادعاهای اغراق آمیز تاریخچه طولانی داره. اونها به واقعیت های ساده واکنش های بهتری نشون می دن.

بیشتر طراحی ها باید در مسیر ساده سازی کار، کمک و تامین نیاز های کاربر باشه و مطمئن باشیم که تجربه کم دردسر و خوشایندی رو دارن. در یه جمله کوتاه، من اعتقاد دارم طرح وب سایت باید مثل یه پیش خدمت خوب توی یه رستوران شیک باشه.

طرح وب سایت باید مثل یه پیش خدمت باشه

یادمه یه روز به اتفاق همسرم به یه رستوران خیلی شیک و مجلل رفتیم. همه چی خیلی تر و تمیز و وضعیت تهویه هوا هم خیلی خوب بود. اما همه اینها با وجود یه گارسون مغرور بی فایده بود. گارسون اومد نشست روی صندلی و سعی داشت غذایی رو که ما هیچ علاقه ایی بهش نداشتیم به ما تحمیل کنه.

در واقع سعی داشت که یه سری اطلاعات در مورد غذا به ما بده و ما رو یه جورایی سورپرایز (شگفت زده) کنه اما چیزی که در عمل اتفاق افتاد این بود که ما رو فراری داد.

طراحی نباید شگفت انگیز باشه. در عوض باید به خاطر بمونه و تبدیل به یه تجربه خوشایند بشه.

خوب اینو با یه پیش خدمت خوب مقایسه کنید. یه پیش خدمت خوب با مشتری ها دوستانه برخورد می کنه اما خیلی هم پسر خاله نمی شه. تواضع به خرج میده و سعی می کنه با حساسیت به نیاز های اونها توجه داشته باشه.

از دیدگاه من یه طرح خوب برای وب سایت هم باید این شکلی باشه. لازم نیست غیر محسوس باشه، اما باید غیر مداخله گرایانه باشه. این یعنی نباید طوری باشه که انتخاب های کاربرا رو به شکل آزار دهنده ایی تغییر بده. باید نیاز های کاربران رو پیش بینی کنه و خودشون رو با اونها مطابقت بده. باید به کاربرا پیش نهاد بده اما پیشنهاداتش رو تحمیل نکنه.

در یه جمله کوتاه، طراحی نباید شگفت انگیز باشه. در عوض باید به خاطر بمونه و تبدیل به یه تجربه خوشایند بشه.

در این مورد نظری دارید؟
شبکه‌های اجتماعی جای بهتری هستن.