یه معمار استخدام کنید
معمارها درخت قطع نمیکنن و در و پنجره نمیسازن. بجاش چیزهایی که قبلا ساختهشده و وجود دارن رو به شکلی که جذاب و کارا باشه با هم ترکیب میکنن.
احتمالا شما هم اگه قبلا تجربه برپا کردن یه سازمان رو داشتید، دیدید که باید از قبل خیلی چیزهای مختلف رو مهیا میکردید. اولین شرکتی که من توش تجربه مدیریت محصول پیدا کردم برای تولید و فروش یه نرمافزار حسابداری ۴۵ تا پرسنل داشت که ۱۴ تای اونها برنامهنویس بودن. حالا امروز همون سازمان رو میشه با ۵ نفر راهاندازی کرد. پس بقیه چی میشن؟ اونها مشغول ساختن زیرساختهایی بودن که الان دیگه وجود دارن.
رستورانها دیگه تقریبا فقط با سرآشپزها ساخته میشن. الان سرآشپزها خودشون ترکیبی از مدیرانی هستن که میتونن پخت و پز، طراحی خدمات و تبلیغات رو همزمان با هم راهبری کنن و بشه همون چیزی که مصرف کننده میخواد. قسمت سخت (و کمبود) کار نصب اجاقگاز نیست، بلکه طراحی یه داستانه.
اینجور آدمها جراحی نمیکنن، بلکه کشف میکنن چی سرجای خودش نیست و جاشو تغییر میدن.
معمارهای سازمانی میدونن چطور تامین کنندهها رو پیدا کنن، از منابع (افراد، پول، داده) استفاده کنن، آزادکارها رو شناسایی کنن، منابع رو یکپارچه کنن و از ترکیب اونها کسب و کاری بسازن که مقیاسپذیره و رشد میکنه.
سازمانهایی که ما به عنوان موفق میشناسیم توسط آدمهایی در جریان هستن که کشف میکنن کار بعدی چیه.
در این مورد نظری دارید؟
شبکههای اجتماعی جای بهتری هستن.