رفتار تورمی
فرض کنیم دولتها وجود ندارن.
شب بهتون خبر میرسه که امروز قیمت سیبزمینی به کیلویی دههزار تومان رسیده. فردا قبل از هر کاری میرید که سیبزمینی بخرید، چون میترسید که بشه یازدههزار تومان.
فروشنده متوجه میشه افراد زیادی برای خرید سیبزمینی بهش مراجعه میکنن، پس بزودی سیبزمینی توی مغازهاش باقی نمیمونه. اگه سیبزمینی رو دههزار تومان بفروشه فردا به دلیل کمبود در بازار باید مجددا دههزار تومان بخره و این عملا سودآور نیست. پس از همین امروز قیمت رو باید به یازدههزار تومان افزایش بده.
شما وقتی به مغازه میرسید متوجه قیمت یازدههزار تومانی میشید. تورمی که پیشبینی کرده بودید اتفاق افتاده. با یک «دیدی گفتم» خاص تصمیم میگیرید به جای ۱ کیلو ۲ کیلو بخرید. چون حالا بهتون ثابت شده که قیمت بازهم افزایش پیدا میکنه.
حالا بازار سیب زمینی به خاطر اینکه شما دو برابر خرید کردید با شوک مواجه شده. با اینکه هنوز به اندازه کافی وجود داره، اما باید در نظر گرفت که شاید تقاضا بازهم بیشتر شد. پس بطور منطقی روز بعد بیست درصد کمتر سیبزمینی وارد بازار میشه تا ذخایر خالی نشن و قیمت رو هم به دوازدههزار تومان افزایش میدن چون با این روند باید تولید رو هم افزایش بدن.
شب که بر میگردید خونه خبر میرسه که قیمت سیبزمینی به دوازدههزار تومان افزایش پیدا کرده. همین خبر به گوش دوست شما هم میرسه که امروز افزایش قیمت رو جدی نگرفته بود و فردا اول وقت میره که بخره چون میترسه بشه سیزدههزار تومان.
فردا داستان دوباره از اول شروع میشه.
رفتار تورمی نداشته باشیم. به حد ضرورت و در جریان طبیعی زندگی خرید کنیم.
در این مورد نظری دارید؟
شبکههای اجتماعی جای بهتری هستن.