برنده میدان کوچک یا بازنده میدان بزرگ
شکستها و موفقیتها چهار نوع هستن. احتمالا در مورد دو نوع از اونها همه اتفاق نظر داریم. هیچکس دوست نداره بازنده یک میدان کوچک باشه و همه برنده میدان بزرگ بودن رو خیلی افتخار میدونیم.
اما دو نوع بعدی متفاوت هستن. برنده یک میدان کوچک یا بازنده یک میدان بزرگ؟ به قطعیت نمیشه گفت کدوم یکی بهتره. همه چیز به اهداف شما بستگی داره.
هم گروه شدن با اسپانیا و پرتغال در جامجهانی بهترین اتفاقی بود که میتونست برای ما بیفته. اگه بخواییم تعارف رو کنار بگذاریم، ما حتی اگه در یک گروه بسیار آسون هم قرار میگرفتیم بازم قهرمان جهان شدن صرفا چیزی بیش از یک رویا نبود. پس این جام جهانی بیشتر یک بیلبورد بزرگ تبلیغاتی برای ماست. اینجاست که بازنده یک میدان بزرگ بودن خیلی اثر تبلیغاتی مهمتری داره (البته من اصلا فکر نمیکنم که قطعا بازندهایم).
محصولات ماهم شرایط گاها مشابهی دارن. با اینکه رشد ارگانیک بسیار مهم و موثره، اما باید هر از گاهی به جای اینکه دنبال موفقیتهای کوچک باشیم وارد میدانهای بزرگ بشیم، حتی اگه شکست قطعی باشه.
شکست در یک میدان بزرگ شما رو در سطح اون میدان بالا میکشه. اگه نمیرید قطعا قویتر میشید.
در این مورد نظری دارید؟
شبکههای اجتماعی جای بهتری هستن.