سوپرایزی در کار نیست!
اگه من برم توی یکی از هتلها (فرقی نمیکنه چه شهری) بدون اینکه وارد بشم می تونم حدس بزنم لابی هتل چه شکلیه، حمام و سرویس بهداشتی چطورن و خدمه هتل چه مدل لباس فرمی پوشیدن. اگه برم به رستوران سنتی، میتونم حدس بزنم منوی غذاها شامل چه چیزهایی میشه و قیمتشون چقدره. وقتی میخوام سوار هواپیما بشم، میتونم حدس بزنم خدمه قراره ازم چطور استقبال کنن و دقیقا چی بگن. وقتی تلفنم زنگ میخوره و یه نفر قراره بهم سرویس اینترنت بفروشه، کاملا میتونم حدس بزنم قراره چی بگه (و همینطور در مورد تمام مسایل دیگه از این قبیل).
هیچ اشکالی نداره اگه نخوایم آدمها رو سوپرایز کنیم. در واقع گاهی وقتها اصلا سوپرایز شدن رو دوست نداریم. من وقتی دارم از یه دریل استفاده میکنم یا زیر عمل جراحی قرار گرفتم، دوست ندارم سوپرایز بشم.
اما وقتی میخواید یه حرفی دهان به دهان بچرخه، اگه میخواید من یه کاری انجام بدم که تا قبل از این انجام ندادم، به نظر میرسه شما هم باید یه چیزی بهم نشون بدید که قبلا جایی ندیدم.
البته این رویکرد کم خطری نیست، اما من تضمین میکنم اگه فقط دنبال کارهای کم خطر باشید هیچ کس سوپرایز نمیشه. و وقتی کسی سوپرایز نشه، هیچ حرفی هم دهان به دهان نمیشه.
در این مورد نظری دارید؟
شبکههای اجتماعی جای بهتری هستن.