زندگی کمتر بهینه‌شده

• • 187 کلمه

وقتی یه چیزی رو اندازه‌گیری می‌کنیم،‌ راهی برای بهتر کردنش هم پیدا می‌کنیم. کامپیوترها باعث شدن بتونیم خیلی آسون‌تر همه بخش‌های دیگه زندگی رو هم بهینه‌سازی کنیم.

می‌تونید وب‌سایت‌تون رو برای ترافیک بیشتر بهینه‌سازی کنید. می‌تونید تبلیغات رو بهینه‌سازی کنید تا نتایج بهتری بگیرن. میتونید روش معرفی محصول رو با پاورپوینت بهتر کنید تا بیشتر بفروشید. میتونید بیشتر تمرین کنید تا قوی‌تر و سریعتر بشید. میتونید رژیم غذایی‌تون رو بهینه کنید تا وزن‌تون کمتر یا بیشتر بشه. میتونید حتی الگوی خوابیدن‌تون رو بهینه‌سازی کنید تا با کاهش مدت زمان خوابیدن بیشتر استراحت کنید.

و بعد یه دفعه متوجه میشیم داریم همه انرژی‌مون رو فقط صرف بهینه‌سازی می‌کنیم، نه ساختن و نوآوری.

این همون چرخه‌ای هست که ممکنه خیلی از ما توش گرفتار شده باشیم. وقتی دقیقا باید در حال ساختن چیزهای جدید باشیم، همه سرمایه‌ها رو صرف بهینه‌کردن چیزهای قبلی کنیم. وقتی یاهو سال ۲۰۰۱ داشت روی بهینه‌سازی صفحه‌اصلی وب‌سایتش کار میکرد،‌ گوگل داشت یه چیز کاملا جدید می‌ساخت.

این همون دلیلیه که باعث شده خود من در مقابل وسوسه بیشتر کردن ترافیک وب‌سایتم مقاومت کنم. بجاش فقط دارم خودم رو مجبور میکنم که مطالب بهتری بنویسم.

در این مورد نظری دارید؟
شبکه‌های اجتماعی جای بهتری هستن.