وعده ها و دروغ های کوچک!
«یه چند دقیقه دیگه بخوابم الان میام»،این یه حرف راست نیست و یه قولیه که قرار نیست واقعا بهش عمل کنیم. معنی واقعیش اینه که «برو پی کارت، مگه نمی بینی خوابیدم؟».
«خیلی از اینکه تماس گرفتید ممنونیم»، اینم حرف راست نیست. از کوزه برون همان طراوت که در اوست.
«ما قدردان زحمات شما هستیم و قول میدیم جبران کنیم»، که البته خیلی واضحه حقیقت نداره. این فقط واسه اینه که بحران همین لحظه رو در تعامل با یه مشتری یا همکارمون مدیریت کنیم.
احتمالا میدونید مشکل این دروغ های کوچیک چیه. اینا باعث میشن مرزها مبهم بشن و بریم به سمت دروغ های بزرگتر. بدترین نوع این دروغهای کوچیک اونهایی هستن که آدم به خودش میگه. وقتی میخوای به خودت دروغ بگی حتی تو بازیهای یک نفره هم تقلب میکنی. چشمات رو می بندی و خودت رو مرحله آخر تصور میکنی.
شرکت هایی که تلاش میکنن تا حد ممکن از این دروغ های کوچیک پیشگیری کنن خیلی راحتتر میتونن مانع دروغهای بزرگ بشن. این رویکرد هم یواش یواش باعث محبوبیتشون میشه.
یه طوری شده که انگار این وعده وعیدهای دروغ و کوچیک تبدیل شدن به قلب تپنده کسب و کارهای ما. اما در واقع اینها همه انتخابهایی هستن که در لحظه میکنیم. انتخابهایی که تشخیص غلط بودنشون نیاز به مدرک تحصیلی و سالها تجربه نداره.
همه چیز به این بستگی داره که میخواییم به چی برسیم.
در این مورد نظری دارید؟
شبکههای اجتماعی جای بهتری هستن.