طراحی اول باید کاربردی باشه
من این روزها توی هتلهای زیادی بودم. تقریبا همه این هتلها یه وجه مشترک دارن و اونم اینه که تلاش میکنن نمای بهتر و درستتری از برندشون نشون بدن. از رنگبندی گرفته تا وسایل تجملی توی اتاقها، تلاش برای زیبا کردن همه چیز رو میشه به وضوح دید. اونها تلاش میکنن که از هر چیزی تصویر بهتری نشون بدن. برای اینکه بتونن هویت برند رو بهتر به تصویر بکشن.
بدون شک زیبایی اتاق یه هتل احساس ما رو نسبت بهش تغییر میده. اما این کاربردشه که تعیین میکنه چقدر ازش استفاده میکنیم. یکی از همین روزا توی یه هتلی بودم و تابلوی روی دیوار نظرم رو به خودش جلب کرد. خیلی چیز خاصی نبود، اما من رو به فکر فرو برد. برای انتخاب این تابلو چقدر بحث و تبادل نظر صورت گرفته؟ طراح داخلی هتل این طرح رو از بین چند تا گزینه دیگه انتخاب کرده؟
نکته ناراحت کننده این بود که ما تا اون لحظه حتی متوجه وجود یه همچین چیزی توی اتاق نشده بودم. بعد که دیدمش به خودم گفتم «ببین این چه اثر هنری زیباییه» ولی من نمیدیدمش.
فکر میکنید که نسبت به سایر جنبههای طراحی، چقدر وقت واسه انتخاب این تابلو هدر رفته؟ خیلیها نظرشون اینه که باید حتما به هنر هم در کنار مبل و پرده و تجملات این شکلی پرداخت. منم با نظرشون موافقم و فکر میکنم درست میگن. اما به نظرتون اگه طراحان این اتاق نیمی از وقتی رو که برای انتخاب این صرف کرده بودن برای تجربهکاربر صرف میکردن روی من اثر بیشتری نمیگذاشت؟
مثلا اگه تصور میکردن که مشتریهای اونها چطور از گوشیشون استفاده میکنن. بیشتر ما گوشیمون رو برای بیدار شدن استفاده میکنیم، طبیعتا باید یه جایی باشه که بزاریمش بالای تختمون. تیم طراحی اصلا تصور اینم نکرده بود که باید یه پریز برق کنار تخت باشه. یعنی من برای استفاده از تبلت و شارژ کردن همزمانش هیچ راهی نداشتم جز اینکه از تختم فاصله بگیرم. بدتر از همه اینکه برای خاموش کردن زنگ موبایلم (Alarm) باید از تخت پاشم و خودم رو به میز برسونم.
تجربهکاربر بیشتر در مورد کاربرده تا زیبایی. اما یه روز رفتم به یه هتل دیگه که کنار تختش یه سوکت USB بود. من نمیتونم بگم روی دیوارش چه جور اثر هنری گذاشته بود، اما قطعا میتونم بگم که دفعه بعد به کدوم یک از این هتلها میرم.
زمان ارزیابی یه طرح، کاربرد رو نسبت به زیبایی در اولویت قرار بدید.
منظور من اینجا خیلی روشنه. چه بخواییم یه هتل طراحی کنیم چه یه وبسایت، اول باید با موضوعات کاربردی شروع کنیم. مطمئنا زیبایی هم مهمه، اما بعد از اینکه مطمئن شدیم به اندازه کافی کاربردی هستیم. این قسمتهای کاربردیه که ذهنیت مارو نسبت به یه برند شکل میده. قطعا زیبایی هم یه ارزشی به کار اضافه میکنه، اما اگه پشتش یه کاربردی نباشه خیلی اثرگذار نیست.
زمان ارزیابی یه طرح، کاربرد رو نسبت به زیبایی در اولویت قرار بدید. مدام این رو از خودتون بپرسید که آیا این نیاز کاربر رو پاسخ میده؟ خب البته میدونم که میدونید برای انجام این کار باید یه لیست از نیازهای کاربر رو هم داشته باشید، درسته؟
در این مورد نظری دارید؟
شبکههای اجتماعی جای بهتری هستن.