سرسختی!

• حدودا 2 دقیقه • 242 کلمه

در مورد مطلب سه روز پیش پاسخ‌های جالبی دریافت کردم.

بعضی پاسخ‌ها از افراد تحصیل کرده هم بود. پرسیده بودن: «با این همه مخارج بالا، من چطور میتونم این کارایی که شما پیشنهاد دادید رو انجام بدم؟ شاید یه آدمی که هیچ مشکلی نداره بتونه این کارا رو بکنه، ولی من حتما باید یه شغل درست حسابی داشته باشم، باید بتونم مخارجم رو تامین کنم، باید پول داشته باشم یه سفری با دوستام برم یا نه؟»

البته، بیشتر پاسخ‌ها از طرف افرادی بود که گفتن: «بله، این فکر خیلی خوبیه. اصلا اگه لازم باشه یکسال نون و پنیر میخورم. اینم مثل دانشگاه و سربازی یه بخشی از زندگی حرفه‌ایی آدمه که باید طی کنه.» چند تا کارفرما و کارآفرین هم با برنامه موافق بودن.

صد البته که موضوع به این آسونی‌ها نیست. این کار انجام دادنش برای همه سخته. آدم‌های خیلی کمی پیدا میشن که دارن به اندازه چیزی که مستحقش هستند دریافت می‌کنن. شما نمی‌تونید فقط تبلیغ کنید یا به اینور اونور رزومه بفرستید و موفق بشید.

اما خبر خوش اینه که اگه فقط کمی سرسخت‌تر از بقیه آدم‌هایی باشید که زود تسلیم میشن، اگه کمی خلاق‌تر از بقیه آدم‌هایی باشید که توی یک نواختی گیر افتادن، از این مرحله عبور می‌کنید.

من اولین شرکت خودم رو قبل از انقلاب اینترنت راه‌اندازی کردم. اون موقع خیلی راحت‌تر بود که متفاوت باشی. عالی بودن کار آسون‌تری بود. الان هم شاید لحظه خاص شماست. که البته بی‌تردید آسان هم نخواهد بود.

در این مورد نظری دارید؟
شبکه‌های اجتماعی جای بهتری هستن.