غیر منتظره

• • 92 کلمه

دوست علی در حالیکه یه بلال رو با دندان نگهداشته و نیشخند میزنه پشت در ایستاده به گمان اینکه علی در رو باز می‌کنه، اما من باز کردم. خیلی دست‌پاچه شد، نزدیک بود خفه بشه.

این اتفاق مدام تکرار میشه. هدف‌گذاری می‌کنیم، برنامه می‌ریزیم، خلاقیت به خرج می‌دیم،‌ زمینه‌سازی می‌کنیم، امکانات جدید فراهم می‌کنیم، و بعد درست همون زمانی که منتظریم اتفاق خوب بیفته یه چیز غیر منتظره پیش میاد.

زندگی حرفه‌ای، سازمان، شغل، کسب‌و‌کار و حتی خانواده ما مدام در معرض اتفاقات غیرمنتظره است چون ما از قبل براش آماده نشدیم.

در این مورد نظری دارید؟
شبکه‌های اجتماعی جای بهتری هستن.