مدیریت ماهی ها

قبل از همه چیز باید یک آکواریوم بسازید. ابعاد آکواریوم مهمه، حجم آبی که قراره توش بریزید مهمه. اگه قصد ندارید توش گیاه بکارید کافیه فقط مقداری شن کفش بریزید، چند تا دونه سنگ تزیینی هم یه گوشه‌ای بگذارید.

انتخاب ماهی هم کار چندان سختی نیست. چند تا ماهی از گونه زبرا می‌تونن مدتها بدون نیاز به نگهداری خاصی زنده بمونن. فقط کافیه غذای پولکی ارزون قیمت براشون تهیه کنید.

اگه می‌خواید کمی بیشتر زنده بمونن، یه بخاری و یه فیلتر تصفیه‌آب نصب کنید. مقدار کمی هم نمک توی آب بریزید، تقریبا کار تمامه. بعدش دیگه همه چیز خودش پیش می‌ره. فقط هرچندوقت یک بار لازم میشه ماهی‌های مرده رو خارج کنید و ماهی جدید جایگزین کنید.

از اینجا به بعد تا وقتی دارید پول خرج آکواریوم‌تون می‌کنید، می‌تونید مطمئن باشید زنده است و از اینکه مدیر چند تا ماهی هستید لذت ببرید.

این روشیه که ما باهاش کسب و کارهامون رو هم مدیریت می‌کنیم.

طراحی هم گناهکاره

چند بار تا حالا پیش اومده که به دیگران پزشک پیشنهاد بدید؟

چند وقت یه بار این کار رو انجام میدید؟

آیا نتیجه درمان بقیه بیماران پزشک‌ رو آنالیز و ارزیابی می کنید؟ می‌سنجید که چقدر ازش راضی بودن؟ با بقیه پزشکان متخصص شبیه به خودش مقایسه‌اش می‌کنید؟

یا اصلا نحوه برخورد و رفتار پزشک یا منشی‌هاشون روی انتخاب‌های شما تاثیر جدی داره؟

حالا در مورد حسابدارها، وکیل‌ها یا مربیان ورزشی چطور؟

اما به نظر شما با این دنیای مملو از امکان مقایسه‌های پیشرفته، مردم هر چندوقت یه بار دارن به همدیگه برندهای گوشی هوشمند و لپ‌تاپ پیشنهاد میدن؟

همه این لفاظی‌ها واسه اینه که بگم ما در داستان پزشک و وکیل و مربی، خیلی تمایلی هم به این ارزیابی‌ها نداریم. ما خیلی نمی‌خوایم وقت‌مون رو برای این چیزها صرف کنیم. ما یه نیازی داریم و اونها هم بلدن چطور رفعش کنن.

اما طراحی محصولات دیجیتالی روش زندگی مارو کمی پر استرس‌تر کرده. حالا برای خریدن یک گوشی ساده وسواس خیلی بیشتری به خرج میدیم. بیشتر نگرانیم و وقت بیشتری هدر میدیم تا یه انتخاب ساده داشته باشیم. همه اینها ناشی از ابزارهای زیادیه که در اختیارمون هست و همه مسئولیت انتخاب رو کاملا به خود ما سپرده.

رویکردی هست که فکر می‌کنیم هرچه بیشتر امکانات بدیم،‌ تجربه بهتری فراهم کردیم. اما در دام اتلاف وقت و انرژی برای حساسیت‌های بعضا نامعقول گرفتار میشیم.

کی کلم بروکلی می‌خوره؟

مادر برای اینکه بچه‌اش رو ترغیب به خوردن کنه ازش می‌پرسه: اگه گفتی کی کلم بروکلی می‌خوره؟ وقتی بچه می‌پرسه کی، مادر پاسخ میده کریستین رونالدو (فوتبالیست).

این ماجرا من رو یاد وقتی می‌اندازه که یه طرح جدید به مالکان کسب‌و‌کار ارائه میشه. در مقابلش انواع موضع‌گیری رو داریم تا وقتی بپرسیم: اگه گفتید کی داره اینکار رو انجام میده؟ و بعد فورا اسم یکی از رقبا رو بیاریم.

و بعد طرح فورا تایید میشه.

نگاه جامع

توی درمانگاه اقبال شیراز مطب دکتر، اتاق تزریقات، تخت و خیلی چیزهای دیگه هست که نشون میدن یک درمانگاهه. اما من بعید می‌دونم وقتی ساخته می‌شده چنین نگاهی وجود داشته.

کنار هر تخت یه زنجیر آویزون شده که سِرُم رو بهش وصل می‌کنن. اما زنجیر رو از بالا لای سقف‌های کاذب فرو بردن (هیچ گیره‌ای براش تعبیه نشده). یعنی زمان ساخت ساختمان هیچ‌کس نمی‌دونسته قراره یک همچین چیزی اینجا آویزون باشه و براش یه فکری بکنه.

«راهکارهای جاری بر اساس یک دید کلی از محصول طراحی نشدن. بلکه حاصل یک خلاقیت لحظه‌ای و بدون دوراندیشی هستن.»

بیشتر محصولات دیجیتالی و بخش‌های متفاوت سازمان‌ها همین شکلی هستن. یک نگاه کلان و جامع در مورد اونها وجود نداره.

انتخاب

آیا شهاب حسینی واقعا بازیگر خوبیه؟
یا اینکه انتخاب‌های درستی انجام داده؟

در دهه ۷۰ و ۸۰ ما انتخاب‌های محدودی داشتیم. کار کردن توی سوپری محله، شاگردی کردن پیش پدر یا اگر خیلی باهوش بودیم معلم و نظامی شدن. همش همین بود.

حالا هم انتخاب‌ها خیلی زیاد شدن، هم کیفیت اونها تبدیل به یه معیار شده. انتخاب‌های بدیهی مثل اینکه «کار خودم رو راه بندازم»، انتخاب‌های ضروری مثل «مصاحبه برای استخدام شدن توی دیجیکالا» و یا انتخاب‌های ظریفی مثل راه‌انداختن یا راه‌ننداختن یه وبلاگ.

صنعت فیلم یه نمای خیلی واضح به ما نشون میده که اگه انتخاب‌های خوب (یا بد) داشته باشیم، چه اتفاقی برامون میفته. بعضی افراد مثل محسن تنابنده مدتها با یه سریال پیش می‌رن. سایرین هم بطور مداوم دارن انتخاب‌های حساس می‌کنن. حدس می‌زنم انتخاب‌های هوشمندانه باعث میشن افراد ارزشی ۱۰ تا ۱۰۰ برابر متفاوت توی سینما داشته باشن.

همین موضوع در مورد برنامه‌نویسی، طراحی، بازاریابی یا هر شغل دیگه‌ای هم صادقه. اگر الان در شرایطی هستید که باید یه شرکت جدید راه بندازید، چرا همین کار رو یکسال پیش انجام ندادید؟ اگه برنامه‌نویس هستید،‌ چرا وقتی بامیلو یا اسنپ استخدام می‌کردن اقدام نکردید؟

ما ملزم به انتخاب هستیم. حتی انتخاب نکردن هم خودش یه جور انتخابه.